برگ خزوون
وب سایت جوانان
میدونی وقتی خدا داشت بدرقه ات می کرد چی گفت جنگل فقط سوختنی نیست فقط دیدنی نیست .... خوردنی هم هست من یک جنگل چوب سادگی ام را خورده ام میبندم چشمانم را تا شاهد خرد شدن احساسم نباشم میگیرم گوش هایم را تا صدای شکستنش را نشنوم اما افسوس صدایش تمام قلبم را به لرزه در آورده است قلبم تکه تکه شده است.... دیـــــروز کـــــه داد زدی: دوســـــتت دارم.... گـــــفتم: نـــــمی شـــــنوم! بـــــلند تـــــر! امـــــروز کـــــه آرام گفـــــتی: دیــــــگه دوســـــت نـــــدارم.... گـــــفتم: هـــــیس... چـــــرا داد مـــــیزنی...؟!
نظرات شما عزیزان:
گفت:جایی که میری مردمی داره که تو
را می شکنند ; نکنه غصه بخوری من همه جا با تو هستم
توی کوله بارت عشق می گزارم
که بگذری
اشک می گذارم که همراهیت کنه
غرور می گذارم که هر مو قع خسته شدی
زیر پات لهش کنی
ومرگ میذارم تا دوباره برگردی پیشم
پاسخ: کدوم دوران خوب مگه ارزشی هم داشت
Power By:
LoxBlog.Com |